حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
لبریز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The glass was brimful of milk.
لیوان از شیر لبریز بود.
The letter was brimful of complaints and threats.
نامه پر بود از شکوه و تهدید.
with a heart brimful of love
با قلبی سرشار از عشق
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brimful» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brimful