با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Rif

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - transitive
(عامیانه) اخراج، خاتمه دادن به خدمت کسی (به‌ویژه از راه انحلال اداره یا منصب)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
رشته کوه‌های ریف (در ساحل شمال خاوری مراکش - Er Rif هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت rif

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rif» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rif

لغات نزدیک rif

پیشنهاد بهبود معانی