با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rif

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun verb - transitive
    (عامیانه) اخراج، خاتمه دادن به خدمت کسی (به‌ویژه از راه انحلال اداره یا منصب)
  • رشته کوه‌های ریف (در ساحل شمال خاوری مراکش - Er Rif هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت rif

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rif» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rif

لغات نزدیک rif

پیشنهاد بهبود معانی