به شرطی که، مشروط بر اینکه، اگر، در صورتی که
همچنین میتوان از providing that هم استفاده کرد.
Providing you finish your homework, you can go outside to play.
به شرطی که تکالیف خود را تمام کنید، میتوانید برای بازی به بیرون بروید.
We can go to the beach, providing the weather is nice.
مشروط بر اینکه هوا خوب باشد، میتوانیم به ساحل برویم.
وجه وصفی حال provide
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Thank you for providing so much help during the project.
بابت کمک زیادی که درطول پروژه ارائه دادید، سپاسگزارم.
They are providing training for new employees.
آنها در حال ارائهی آموزش برای کارکنان جدید هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «providing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/providing