با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Providing

prəˈvaɪdɪŋ prəˈvaɪdɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

conjunction
به‌ شرطی که، مشروط بر اینکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Providing you finish your homework, you can go outside to play.
- به شرطی که تکالیف خود را تمام کنید، می‌توانید برای بازی به بیرون بروید.
- We can go to the beach, providing the weather is nice.
- مشروط بر اینکه هوا خوب باشد، می‌توانیم به ساحل برویم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد providing

  1. conjunction as long as; with the understanding
    Synonyms: contingent upon, given, if, if and only if, in case, in the case that, in the event, on condition, on the assumption, on these terms, subject to, supposing, with the proviso

ارجاع به لغت providing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «providing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/providing

لغات نزدیک providing

پیشنهاد بهبود معانی