Invitingly

    ɪnˈvaɪt̬ɪŋli ɪnˈvaɪtɪŋli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    به‌طور وسوسه‌انگیز، اغواگرانه، به‌طور ترغیب‌کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - She smiled invitingly at him.
    - به‌طور وسوسه‌انگیز به او لبخند زد.
    - When Wallace arrived, Anna smiled at him invitingly, almost seductively.
    - هنگامی که والاس وارد شد، آنا با لحنی اغواگرانه و تقریباً فریبنده به او لبخند زد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد invitingly

    1. adverb In a tantalizing manner
      Synonyms: tantalizingly

    لغات هم‌خانواده invitingly

    ارجاع به لغت invitingly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «invitingly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/invitingly

    لغات نزدیک invitingly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند