امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Agility

əˈdʒɪləti əˈdʒɪləti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    agilities

معنی

noun
چالاکی، چابکی، تردستی، زیرکی، فرزی، زرنگی، تیزهوشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد agility

  1. noun physical or mental nimbleness, deftness
    Synonyms:
    activity acuteness adroitness alacrity alertness briskness celerity cleverness dexterity dispatch expedition fleetness friskiness litheness liveliness promptitude promptness quickness quickwittedness sharpness sprightliness spryness suppleness swiftness
    Antonyms:
    clumsiness stiffness

ارجاع به لغت agility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «agility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/agility

لغات نزدیک agility

پیشنهاد بهبود معانی