بخشایندگی، رحم، اعتدال عناصر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He considered clemency, even toward enemies, a necessity.
او مروت حتی نسبت به دشمنان را هم واجب میدانست.
the judge's clemency toward the offender
عطوفت قاضی نسبت به آن خطاکار
the clemency of the weather in Shiraz
اعتدال هوای شیراز
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «clemency» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clemency