با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Commiseration

kəˌmɪzəˈreɪʃn kəˌmɪzəˈreɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
دلسوزی، ترحم، تسلیت، اظهار تأسف، همدردی، تسلی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد commiseration

  1. noun consolation
    Synonyms: compassion, condolence, sympathy, pity

ارجاع به لغت commiseration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «commiseration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/commiseration

لغات نزدیک commiseration

پیشنهاد بهبود معانی