امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Refit

    ˌriːˈfɪt ˌriːˈfɪt ˌriːˈfɪt ˌriːˈfɪt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      refitted

    • شکل سوم:

      refitted

    • سوم‌شخص مفرد:

      refits

    • وجه وصفی حال:

      refitting

    معنی

    noun adverb
    تعمیر کردن، دوباره آماده کار کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت refit

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «refit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/refit

    لغات نزدیک refit

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return