آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ مهر ۱۴۰۴

    Head For

    hɛd fɔr hɛd fɔː

    معنی head for | جمله با head for

    phrasal verb B2

    (به‌سمت چیزی یا جایی) رفتن، رهسپار شدن، پیش رفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    Heading for the store to grab some groceries.

    برای خریدن مواد غذایی به فروشگاه می‌رویم.

    We should head for the park for a picnic.

    باید برای پیک‌نیک به پارک برویم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد head for

    1. phrasal verb move in the direction of
      Synonyms:
      go toward

    سوال‌های رایج head for

    معنی head for به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت «head for» در زبان فارسی به «راهیِ … شدن»، «به سوی … رفتن» یا «حرکت کردن به سمت …» ترجمه می‌شود.

    این عبارت فعلی (phrasal verb) در زبان انگلیسی به معنای حرکت یا جهت‌گیری به سوی مقصدی خاص است، چه از نظر فیزیکی و چه از نظر معنوی یا هدفی. هنگامی که می‌گوییم “They are heading for the mountains”، منظور این است که آن‌ها در حال حرکت به سمت کوهستان‌اند. با این حال، «head for» تنها درباره‌ی مکان‌ها به کار نمی‌رود؛ بلکه گاه در مورد موقعیت‌ها یا رویدادهای پیش‌ِرو نیز استفاده می‌شود، مانند “The company is heading for trouble” (شرکت در مسیر مشکلات قرار دارد). در چنین کاربردی، این عبارت بار استعاری دارد و نشان‌دهنده‌ی جهت یا روندی است که به نتیجه‌ای خاص ختم می‌شود.

    از دیدگاه زبانی، «head for» از فعل «head» به معنای «حرکت کردن یا پیش رفتن» گرفته شده است و حرف اضافه‌ی «for» مقصد یا هدف حرکت را مشخص می‌کند. این ساختار، به‌ویژه در زبان گفتاری و نوشتاری رسمی، برای بیان تصمیم، مقصد یا پیش‌بینی آینده کاربرد فراوان دارد. در حقیقت، وقتی فردی «heads for» چیزی می‌شود، نشان‌دهنده‌ی آن است که در حال انتخاب مسیری معین است، خواه آن مسیر واقعی باشد یا استعاری. همین ویژگی باعث شده که عبارت «head for» در توصیف رفتار انسان، مسیر رشد، یا حتی تغییرات اجتماعی نیز به کار رود.

    در ادبیات و نوشتار توصیفی، «head for» اغلب بار احساسی یا نمادین دارد. مثلاً در یک رمان ممکن است گفته شود: “She headed for the horizon, chasing her dreams.” (او به سوی افق رفت، در پی رؤیاهایش.) در این‌جا، حرکت فیزیکی «به سوی افق» درواقع استعاره‌ای از تلاش برای رسیدن به آرزوهاست. چنین کاربردهایی، به ویژه در نثر شاعرانه، نشان‌دهنده‌ی قدرت این عبارت در ترکیب حرکت بیرونی با معناهای درونی و عاطفی است.

    از منظر فرهنگی، کاربرد «head for» در گفتار روزمره، معمولاً نشانه‌ی تصمیم‌گیری و عمل است. وقتی کسی می‌گوید “I’m heading for home”، در واقع تأکید دارد بر لحظه‌ی ترک یا عزم به بازگشت. این عبارت حس پویایی و جهت‌مندی دارد و در مقایسه با واژگانی چون go to یا move toward، از صمیمیت و خودانگیختگی بیشتری برخوردار است. همین ویژگی باعث شده که در مکالمات غیررسمی، طبیعی‌تر و انسانی‌تر به گوش برسد.

    «head for» را می‌توان یکی از پرکاربردترین و درعین‌حال زیباترین عبارات حرکتی در زبان انگلیسی دانست. این اصطلاح نه‌تنها جهت فیزیکی حرکت را بیان می‌کند، بلکه می‌تواند بیانگر مسیر زندگی، تصمیم‌های آینده یا سرنوشت نیز باشد. چه در توصیف سفر به مکانی واقعی، و چه در بیان حرکت به سوی هدفی درونی، «head for» همواره حامل مفهومی از قصد، حرکت و امید است — سه نیرویی که بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی انسان به شمار می‌آیند.

    ارجاع به لغت head for

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «head for» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/head-for

    لغات نزدیک head for

    • - head fake
    • - head first
    • - head for
    • - head gate
    • - head gear
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.