گذشتهی ساده:
listened inشکل سوم:
listened inسومشخص مفرد:
listens inوجه وصفی حال:
listening inاستراقسمع کردن، فالگوش ایستادن، پنهانی گوش کردن، دزدکی گوش دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It's not polite to listen in on someone else's phone call.
غیرمؤدبانه است که پنهانی به تماس تلفنی شخص دیگری گوش دهی.
She tried to listen in on them during the meeting, but the door was closed.
او سعی کرد که دزدکی به سخنان آنها درحین جلسه گوش دهد، اما در بسته بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «listen in» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/listen-in