گذشتهی ساده:
listenedشکل سوم:
listenedسومشخص مفرد:
listensوجه وصفی حال:
listeningشکل جمع:
listensگوش دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
Listen to your father's advice!
پند پدرت را گوش کن!
I listen to the radio every night.
هر شب به رادیو گوش میدهم.
L listened but couldn't hear him well.
گوش دادم؛ ولی نتوانستم صدای او را خوب بشنوم.
I warned them but they wouldn't listen.
به آنها اخطار کردم؛ ولی گوششان بدهکار نبود.
have a listen (to something)
(چیزی را) گوش کردن
When they broadcast the news, I listen in.
وقتی که خبرها را پخش میکنند، من گوش میدهم.
پذیرفتن
شنیدن
استراقسمع کردن، فالگوش ایستادن، پنهانی گوش کردن، دزدکی گوش دادن
با دقت گوش فرا دادن، گوش به زنگ بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «listen» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/listen