Hearken

ˈhɑːrkn ˈhɑːkən
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از harken به‌ جای hearken استفاده کرد.

معنی

adverb
گوش دادن به، گوش کردن به، استماع کردن، بگوش دل پذیرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hearken

  1. verb To make an effort to hear something
    Synonyms: hark, listen, list
  2. verb To perceive by ear, usually attentively
    Synonyms: hear, attend, hark, listen, notice, heed, observe, harken

ارجاع به لغت hearken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hearken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hearken

لغات نزدیک hearken

پیشنهاد بهبود معانی