تعلیم از راه گوش دادن، گوش دادن (به)، (انگلیس) نجوا کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A faint noise was coming from afar and he bid us hark.
صدای خفیفی از دور میآمد و او خواست که گوش فرا دهیم.
Hark! for I bear bad news!
گوش کن! چون خبر بدی دارم!
She kept harking back to our old friendship.
او مدام به دوستی قدیمی ما اشاره میکرد.
This architectural style harks back to the time of the Ghajars.
این سبک معماری یادآور دوران قاجاریه است.
(سخن یا اندیشه) بازگشتن به، عطف کردن به
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hark» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hark