با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Haricot

ˌherɪkoʊ ˈbiːn ˈhærɪkəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خوراک راگو با لوبیاسبز، دانه‌های رسیده یا نارس لوبیای سبز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد haricot

  1. noun A French bean variety with light-colored seeds; usually dried
    Synonyms: flageolet

ارجاع به لغت haricot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «haricot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/haricot

لغات نزدیک haricot

پیشنهاد بهبود معانی