آخرین به‌روزرسانی:

Harfang

شکل جمع:

harfangs

توضیحات:

همچنین می‌توان از snowy owl به‌جای harfang استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی جغد برفی، بوف برفی (گونه‌ای جغد بزرگ و سفیدرنگ که عمدتاً در مناطق قطبی و سردسیر شمالی زندگی می‌کند)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The harfang is a symbol of wisdom in many cultures.

در بسیاری از فرهنگ‌ها، بوف برفی نماد خرد است.

Children were excited to spot a harfang during the hike.

بچه‌ها از دیدن جغد برفی درحین پیاده‌روی هیجان‌زده بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد harfang

  1. noun snowy owl, a large white owl native to the Arctic regions

ارجاع به لغت harfang

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «harfang» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/harfang

لغات نزدیک harfang

پیشنهاد بهبود معانی