فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Eavesdrop

ˈiːvzdrɑːp ˈiːvzdrɒp

گذشته‌ی ساده:

eavesdropped

شکل سوم:

eavesdropped

سوم‌شخص مفرد:

eavesdrops

وجه وصفی حال:

eavesdropping

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

پنهانی گوش دادن، یواشکی گوش دادن، استراق سمع کردن

He hid under the table and eavesdropped on his sister and her fiance.

او زیر میز پنهان شد و به (حرف‌های) خواهرش و نامزد او گوش داد.

The detective eavesdropped on the suspect's conversation from behind the door.

کارآگاه یواشکی از پشت در به مکالمه‌ی مظنون گوش می‌داد.

verb - intransitive

شنود کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The Government of Sudan was accused of eavesdropping on citizens' phone conversations without their knowledge or consent.

حکومت سودان به شنود مکالمات تلفنی شهروندان بدون اطلاع یا رضایت آن‌ها متهم شد.

She suspected her neighbor of eavesdropping on her phone calls, as he always seemed to know too much about her personal life.

او به همسایه‌اش مشکوک بود که تماس‌های تلفنی او را شنود می‌کرد زیرا به نظر می‌رسید که او همیشه اطلاعات زیادی در مورد زندگی شخصی او دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eavesdrop

  1. verb listen without permission
    Synonyms:
    overhear listen in spy monitor snoop pry tap bug wiretap wire be all ears bend an ear tune in on ears into
    Antonyms:
    ignore

ارجاع به لغت eavesdrop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eavesdrop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eavesdrop

لغات نزدیک eavesdrop

پیشنهاد بهبود معانی