با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Eavesdrop

ˈiːvzdrɑːp ˈiːvzdrɒp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    eavesdropped
  • شکل سوم:

    eavesdropped
  • سوم شخص مفرد:

    eavesdrops
  • وجه وصفی حال:

    eavesdropping

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - intransitive
    پنهانی گوش دادن، یواشکی گوش دادن، استراق سمع کردن
    • - He hid under the table and eavesdropped on his sister and her fiance.
    • - او زیر میز پنهان شد و به (حرف‌های) خواهرش و نامزد او گوش داد.
    • - The detective eavesdropped on the suspect's conversation from behind the door.
    • - کارآگاه یواشکی از پشت در به مکالمه‌ی مظنون گوش می‌داد.
  • verb - intransitive
    شنود کردن
    • - The Government of Sudan was accused of eavesdropping on citizens' phone conversations without their knowledge or consent.
    • - حکومت سودان به شنود مکالمات تلفنی شهروندان بدون اطلاع یا رضایت آن‌ها متهم شد.
    • - She suspected her neighbor of eavesdropping on her phone calls, as he always seemed to know too much about her personal life.
    • - او به همسایه‌اش مشکوک بود که تماس‌های تلفنی او را شنود می‌کرد زیرا به نظر می‌رسید که او همیشه اطلاعات زیادی در مورد زندگی شخصی او دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد eavesdrop

  1. verb listen without permission
    Synonyms: be all ears, bend an ear, bug, ears into, listen in, monitor, overhear, pry, snoop, spy, tap, tune in on, wire, wiretap
    Antonyms: ignore

ارجاع به لغت eavesdrop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eavesdrop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eavesdrop

لغات نزدیک eavesdrop

پیشنهاد بهبود معانی