گذشتهی ساده:
eavesdroppedشکل سوم:
eavesdroppedسومشخص مفرد:
eavesdropsوجه وصفی حال:
eavesdroppingپنهانی گوش دادن، یواشکی گوش دادن، استراق سمع کردن
He hid under the table and eavesdropped on his sister and her fiance.
او زیر میز پنهان شد و به (حرفهای) خواهرش و نامزد او گوش داد.
The detective eavesdropped on the suspect's conversation from behind the door.
کارآگاه یواشکی از پشت در به مکالمهی مظنون گوش میداد.
شنود کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The Government of Sudan was accused of eavesdropping on citizens' phone conversations without their knowledge or consent.
حکومت سودان به شنود مکالمات تلفنی شهروندان بدون اطلاع یا رضایت آنها متهم شد.
She suspected her neighbor of eavesdropping on her phone calls, as he always seemed to know too much about her personal life.
او به همسایهاش مشکوک بود که تماسهای تلفنی او را شنود میکرد زیرا به نظر میرسید که او همیشه اطلاعات زیادی در مورد زندگی شخصی او دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «eavesdrop» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eavesdrop