فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Oral

ˈɔːrəl ˈɔːrəl

شکل جمع:

orals

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun B2

زبانی، شفاهی، دهانی، از راه دهان

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The oral exam will come after the written exam.

امتحان شفاهی پس از امتحان کتبی خواهد بود.

Stories passed on by oral tradition.

داستان‌هایی که دهان‌به‌دهان گشته است (طبق سنت گفتاری انتقال یافته است).

نمونه‌جمله‌های بیشتر

oral speech sounds

آواهای دهانی

oral eroticism

شهوت دهانی

Next week she will take her orals.

هفته‌ی دیگر امتحانات شفاهی خود را خواهد داد.

Orally administered drugs.

داروهایی که از راه دهان داده می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oral

  1. adjective spoken
    Synonyms:
    verbal vocal said told related narrated uttered voiced sounded phonic phonetic lingual word-of-mouth unwritten viva voce sonant articulate phontated ejaculatory
    Antonyms:
    written printed

Collocations

oral contraceptive

داروی ضدآبستنی خوراکی

oral hygiene

بهداشت دهان

oral surgeon

جراح دهان و دندان

ارجاع به لغت oral

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oral

لغات نزدیک oral

پیشنهاد بهبود معانی