امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Verbal

    ˈvɜrːbl ˈvɜːbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun adjective C2
    زبانی، شفاهی، لفظی، فعلی، تحت‌اللفظی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - detailed verbal instructions
    - دستورات پرجزئیات لغوی
    - Each mathematical formula is accompanied by verbal explanations.
    - هر یک از فرمول‌های ریاضی با توضیحات واژی همراه است.
    - a verbal aptitude test
    - آزمون استعداد واژه‌شناسی
    - A verbal artist who sacrifices content to sound.
    - یک نویسنده‌ی واژه‌گرای که محتوا را فدای صدا(ی واژه) می‌کند.
    - a verbal contract
    - قرارداد شفاهی (زبانی)
    - a verbal protest
    - اعتراض شفاهی
    - the parents' consent, written or verbal...
    - رضایت کتبی یا شفاهی والدین...
    - "-ate" is a verbal suffix.
    - "ate-" یک پسوند فعلی است.
    - verbal noun
    - اسم فعل
    - the verbal form of nouns
    - صورت کارواژی اسم‌ها
    - a verbal translation
    - ترجمه‌ی کلمه به کلمه
    نمونه‌جمله‌های بیشتر
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد verbal

    1. adjective spoken
      Synonyms:
      exact expressed lingual literal oral rhetorical said stated told unwritten verbatim word-for-word word-of-mouth

    Collocations

    ارجاع به لغت verbal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «verbal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/verbal

    لغات نزدیک verbal

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return