آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Verbatim

vɜrːˈbeɪt̬əm vɜːˈbeɪtɪm

معنی verbatim | جمله با verbatim

adverb

موبه‌مو، نعل‌به‌نعل، واو‌به‌واو، لفظ‌به‌لفظ، کلمه‌به‌کلمه، لغت‌به‌لغت، عیناً

He copied the document verbatim to ensure accuracy.

او برای حصول اطمینان از درستی، کلمه‌به‌کلمه‌ی سند را رونویسی کرد.

She repeated the instructions verbatim without missing a word.

او دستورالعمل‌ها را موبه‌مو و بدون جا انداختن حتی کلمه‌ای بازگو کرد.

adjective

موبه‌مو، نعل‌به‌نعل، واو‌به‌واو، لفظ‌به‌لفظ، کلمه‌به‌کلمه، لغت‌به‌لغت، عینی، دقیق، کامل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

They required a verbatim translation of the document.

آن‌ها خواستار ترجمه‌ی وابه‌واو سند بودند.

The lawyer provided a verbatim account of the witness's statement.

وکیل شرح دقیقی از اظهارات شاهد را ارائه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد verbatim

  1. adverb indicating that something is done in a way that is exactly the same as the original, without changes

ارجاع به لغت verbatim

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «verbatim» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/verbatim

لغات نزدیک verbatim

پیشنهاد بهبود معانی