Sonant

ˈsoʊnənt ˈsəʊnənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
صدا‌دار، دارای آهنگ، صوتی، به آهنگ صدا، طنین‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sonant

  1. adjective Produced by the voice
    Synonyms: voiced, articulate, oral, spoken, uttered, vocal, soft
  2. noun A speech sound accompanied by sound from the vocal cords
    Synonyms: voiced-sound

ارجاع به لغت sonant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sonant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sonant

لغات نزدیک sonant

پیشنهاد بهبود معانی