شکل جمع:
turnoversحجم معاملات، گردش مالی، گردش کالا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The company's turnover increased significantly after the new marketing campaign.
حجم معاملات شرکت پساز کمپین بازاریابی جدید بهطور قابل توجهی افزایش پیدا کرد.
The restaurant reported a turnover of over a million dollars last year.
رستوران در سال گذشته گردش مالی بیش از یک میلیون دلار را گزارش داد.
With a rapid turnover, the grocery store ensures fresh produce is always available.
با گردش کالایی سریع، فروشگاه مواد غذایی تضمین میکند که محصولات تازه همیشه در دسترس باشند.
High turnover rates can indicate a successful business model.
نرخ بالای گردش مالی میتواند نشاندهندهی مدل کسبوکاری موفق باشد.
نرخ جایگزینی (ترک یک کارمند و جایگزینی آن با کارمند دیگر)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company's high turnover rate is costing them a lot in training expenses.
نرخ بالای جایگزینی کارکنان، هزینههای آموزشی زیادی را برای شرکت به همراه دارد.
Low employee morale often leads to increased staff turnover.
روحیهی پایین کارکنان اغلب منجر به افزایش جایگزینی پرسنل میشود.
The annual turnover in the call center industry is notoriously high.
نرخ جایگزینی سالانه در صنعت مراکز تماس بهطور چشمگیری بالا است.
تارت (نوعی شیرینی که خمیر آن تا میخورد و داخش تکههای میوه است)
He ate a cherry turnover for breakfast.
او برای صبحانه تارت گیلاس خورد.
The warm turnover was filled with sweet blueberries.
تارت گرم با بلوبریهای شیرین پر شده بود.
ورزش (راگبی، بسکتبال و...) از دست دادن مالکیت توپ
That turnover proved costly, as the other team immediately scored.
از دست دادن توپ گران تمام شد، زیرا تیم مقابل بلافاصله امتیاز گرفت.
Forced turnovers are a key part of a strong defensive strategy.
وادار کردن حریف به از دست دادن توپ، بخش کلیدی استراتژی دفاعی قوی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «turnover» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turnover