با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Turnoff

American: ˈtɜrːˌnɒf British: ˈtɜːˌnɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    (شیر آب و غیره) بستن، بند‌آوری
  • noun
    (رادیو یا موتور و غیره) خاموش‌سازی
  • noun
    (جاده) محل انحراف، محل انشعاب
  • noun
    ملال‌انگیز، دلسرد‌کننده، مأیوس‌کننده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد turnoff

  1. noun Something causing antagonism or loss of interest
    Synonyms: negative stimulation

ارجاع به لغت turnoff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turnoff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/turnoff

لغات نزدیک turnoff

پیشنهاد بهبود معانی