شکل جمع:
turnkeysانگلیسی آمریکایی آماده، حاضر، آمادهبهکار
Buyers appreciated the turnkey home, which needed no renovations.
خریداران از خانهی آماده که نیازی به بازسازی نداشت، استقبال کردند.
The startup provided a turnkey software solution for easy implementation.
این شرکت نوپا، راهحل نرمافزاری آمادهبهکاری برای پیادهسازی آسان ارائه کرد.
انگلیسی آمریکایی زندانبان، نگهبان زندان (این معنا در انگلیسی بریتانیایی در گذشته کاربرد داشته است)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The veteran turnkey knew how to handle difficult situations with ease.
زندانبان کهنهکار میدانست که چگونه با شرایط سخت به راحتی کنار بیاید.
Each turnkey was responsible for maintaining order in their assigned block.
هر نگهبان زندان مسئول حفظ نظم در قسمت اختصاصدادهشدهی خود بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «turnkey» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turnkey