آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Turnip

ˈtɜrːnɪp ˈtɜːnɪp

معنی turnip | جمله با turnip

noun countable

گیاه‌شناسی شلغم، گیاه شلغم

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

She bought a fresh turnip from the city market.

او از بازار شهر شلغم تازه خرید.

The turnip grew surprisingly well in the cool weather.

گیاه شلغم در این هوای خنک به‌طرز شگفت‌انگیزی رشد کرد.

noun countable

گیاه‌شناسی شلغم زرد، روتاباگا، شلغم سوئدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He planted several turnip seeds in the spring.

او در بهار تعداد بسیاری بذر شلغم سوئدی کاشت.

The turnip was larger than any vegetable they had ever seen.

این شلغم زرد از هر سبزیجاتی که تا‌به‌حال دیده بودند، بزرگتر بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد turnip

  1. noun a rounded, white root that is eaten cooked as a vegetable, or the plant that produces it
    Synonyms:
    vegetable plant neep white turnip swedish turnip domestic turnip turnip cabbage rutabaga kohlrabi brassica-rapa Teltow turnip wild turnip indian turnip

ارجاع به لغت turnip

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turnip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turnip

لغات نزدیک turnip

پیشنهاد بهبود معانی