با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Vegetable

ˈvedʒtəbl ˈvedʒtəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vegetables

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1
گیاه، علف، سبزه، نبات، رستنی، سبزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- vegetable oil
- روغن نباتی
- the vegetable kingdom
- عالم گیاهان، فرمانروی گیاهی
- different vegetables
- سبزیجات مختلف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vegetable

  1. noun edible part of plant
    Synonyms: edible, green, greens, herb, herbaceous plant, legume, produce, root, salad, truck, yellow

ارجاع به لغت vegetable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vegetable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vegetable

لغات نزدیک vegetable

پیشنهاد بهبود معانی