با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Holdout

ˈhoʊldaʊt ˈhəʊldaʊtˈhoʊld-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
دوام آوردن، استقامت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun
(ورزشکار حرفه‌ای) اعتصاب، خودداری از بازی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد holdout

  1. noun
    Synonyms: resister, obstructionist, adversary, die-hard, objector, damper, killjoy, wet-blanket, spoilsport

ارجاع به لغت holdout

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «holdout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/holdout

لغات نزدیک holdout

پیشنهاد بهبود معانی