فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bollocks

ˈbɑːləks ˈbɒləks

گذشته‌ی ساده:

bollocked

شکل سوم:

bollocked

وجه وصفی حال:

bollocking

معنی‌ها

noun

(عامیانه - ناخوشایند) خایه

noun

(عامیانه) چرند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun

(حرف ندا - ناخوشایند) به تخمم!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bollocks

  1. verb make a mess of, destroy or ruin
    Synonyms:
    mess up screw up spoil ruin bungle botch muck up blow muff fumble flub mishandle botch-up ball up louse up foul-up bodge bobble fluff bollix up bollocks up bollix bumble

ارجاع به لغت bollocks

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bollocks» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bollocks

لغات نزدیک bollocks

پیشنهاد بهبود معانی