فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Bollard

ˈbɑːlərd ˈbɒləd / / -lɑːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    تیرمهار(درکشتی یابارانداز)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bollard

  1. noun A strong post (as on a wharf or quay or ship for attaching mooring lines)
    Synonyms: bitt

ارجاع به لغت bollard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bollard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bollard

لغات نزدیک bollard

پیشنهاد بهبود معانی