فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bollard

ˈbɑːlərd ˈbɒləd / / -lɑːd

شکل جمع:

bollards

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

تیرِ مهار، تیرک مهار، موت اسکله، بولارد (تیر یا پایه‌ای کوتاه و ضخیم که برای بستن کشتی‌ها و قایق‌ها در بنادر کاربرد دارد)

The captain ordered the crew to fasten the ship to the bollard.

ناخدا به خدمه دستور داد تا کشتی را به تیرک مهار ببندند.

The dock workers secured the ship to the bollard before unloading the cargo.

کارگران اسکله، قبل‌از تخلیه‌ی بار، کشتی را به تیر مهار بستند.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی مانع، میله‌ی ترافیکی، استوانه‌ی ترافیکی فلزی، بولارد (میله‌ای که در خیابان‌ها یا مناطق خاص نصب می‌شود تا از ورود وسایل نقلیه به آن منطقه جلوگیری کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The bollards were placed at the entrance to the pedestrian zone.

بولاردها در ورودی منطقه‌ی پیاده‌رو نصب شدند.

They installed bollards along the road to keep vehicles out of the park.

برای جلوگیری از ورود خودروها به پارک، میله‌های ترافیکی را در طول جاده نصب کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bollard

  1. noun a strong post (as on a wharf or quay or ship for attaching mooring lines)
    Synonyms:
    bitt

ارجاع به لغت bollard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bollard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bollard

لغات نزدیک bollard

پیشنهاد بهبود معانی