فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Boneset
معنی
noun
گیاه‌شناسی تب‌بر، اذان الحمار (انواع گیاهان خانواده‌ی composite به‌ویژه Eupatorium perfoliatum که گل‌های سفید و خوشه‌ای می‌دهد و در طب گیاهی کاربرد دارد)
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد boneset
-
noun European herb having small white, pink or purple flowers; naturalized as a weed in North AmericaSynonyms:common comfrey Symphytum officinale
-
noun Perennial herb of southeastern United States having white-rayed flower heads; formerly used as in folk medicineSynonyms:thoroughwort agueweed Eupatorium perfoliatum
ارجاع به لغت boneset
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «boneset» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boneset
لغات نزدیک boneset
- - boneman
- - boner
- - boneset
- - bonesetter
- - boneshaker