Screamer
American:
ˈskriːmər
British:
ˈskriːmə
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
noun
فریاد زدن، دادزن، نمونه بسیار خوب، آگهی درشت و جالب توجه در روزنامه، مطالب جالب‌توجه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد screamer
-
noun A very hard hit ballSynonyms:scorcher
-
noun Someone who communicates vocally in a very loud voiceSynonyms:roarer bawler bellower screecher shouter yeller
ارجاع به لغت screamer
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «screamer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/screamer
لغات نزدیک screamer
- - screaky
- - scream
- - screamer
- - screaming
- - screaming meemies