با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Felony

ˈfeləni ˈfeləni
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    felonies

توضیحات

لغت felony بیشتر در ایالات متحده‌ی آمریکا استفاده می‌شود.



معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable
    حقوق جنایت، بدکاری، خیانت، شرارت، تبهکاری
    • - Armed robbery is a felony.
    • - سرقت مسلحانه تبهکاری محسوب می‌شود.
    • - His first of five felony convictions came at age 19, when he pleaded guilty to drug possession.
    • - اولین محکومیت از پنج جنایت او در ۱۹ سالگی بود، زمانی که او به جرم نگهداری مواد مخدر اعتراف کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد felony

  1. noun crime
    Synonyms: arson, assault, burglary, criminal offense, foul play, murder, offense, rape, robbery, violation, wrongdoing

ارجاع به لغت felony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «felony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/felony

لغات نزدیک felony

پیشنهاد بهبود معانی