آخرین به‌روزرسانی:

Malformation

ˌmælfɔːrˈmeɪʃn ˌmælfɔːˈmeɪʃn

توضیحات:

همچنین می‌توان از maldevelopment به‌ جای malformation استفاده کرد.

معنی

noun

نقص خلقتی، ناهنجاری، بدشکلی، بدریختی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد malformation

  1. noun deformity
    Synonyms:
    defect abnormality impairment disfigurement misshape abberation injury mutation malconformation monstrosity

ارجاع به لغت malformation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «malformation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/malformation

لغات نزدیک malformation

پیشنهاد بهبود معانی