آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ اسفند ۱۴۰۳

    Scab

    skæb skæb

    شکل جمع:

    scabs

    توضیحات:

    در معنای پنجم همچنین می‌توان از scab over به‌جای scab استفاده کرد.

    معنی scab | جمله با scab

    noun countable

    پوست زخم، کبره، دله (پوست خشک)

    The child pulled the scab on his cut.

    بچه دله‌ی زخمش را کند.

    Don't scratch the scab, or it might leave a scar.

    کبره را نخاران، وگرنه ممکن است جای زخم باقی بماند.

    noun uncountable

    جرب، گری، گال (نوعی بیماری پوستی ناشی از انگل)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    Scab is a highly contagious disease among sheep.

    گال بیماری بسیار مسری در بین گوسفندان است.

    The vet confirmed the diagnosis of scab in the flock.

    دامپزشک تشخیص بیماری جرب را در گله تایید کرد.

    noun uncountable

    لکه‌ی سیاه (از آفات و بیماری‌های سیب، سیب‌زمینی، گلابی و...)

    The apple was discarded due to a large, unsightly scab on its skin.

    سیب به‌دلیل وجود لکه‌ی سیاهی بزرگ و زشت روی پوستش دور انداخته شد.

    Potato scab can significantly reduce the market value of the crop.

    لکه‌ی سیاه سیب‌زمینی می‌تواند ارزش بازاری محصول را به‌میزان قابل توجهی کاهش دهد.

    noun countable informal

    ناپسند خائن، آدم‌فروش، فرد اعتصاب‌شکن (کسی که هنگام اعصاب دیگر کارکنان، همچنان به کار کردن ادامه می‌دهد)

    He was branded a scab and ostracized by his former colleagues.

    او به‌عنوان فردی خائن شناخته شد و توسط همکاران سابقش طرد شد.

    No one wanted to be seen as a scab.

    هیچ‌کس نمی‌خواست به‌عنوان فردی اعتصاب‌شکن دیده شود.

    verb - intransitive

    دلمه بستن (لخته شدن زخم)

    The small cut on her finger quickly scabbed over.

    بریدگی کوچک روی انگشتش به‌سرعت دلمه بست.

    The burn gradually scabbed, forming a protective layer.

    سوختگی به‌تدریج دلمه بست و لایه‌ای محافظ تشکیل داد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد scab

    1. noun a crust over a wound
      Synonyms:
      crust eschar slough
    1. noun one who replaces a union worker on strike
      Synonyms:
      rat strikebreaker traitor deserter turncoat scoundrel blackleg apostate knobstick mange eschar incrustation
    1. verb take the place of work of someone on strike
      Synonyms:
      blackleg rat fink

    سوال‌های رایج scab

    شکل جمع scab چی میشه؟

    شکل جمع scab در زبان انگلیسی scabs است.

    ارجاع به لغت scab

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scab» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scab

    لغات نزدیک scab

    • - sblood ('sblood)
    • - sc
    • - scab
    • - scab over
    • - scabbard
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.