با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Nickel

ˈnɪkl ˈnɪkl
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

نماد: Ni

عدد اتمی: 28

جرم اتمی: 58.693

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
شیمی عنصر شیمیایی نیکل، عنصر نیکل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The nickel is an essential element in many alloys.
- نیکل عنصری ضروری در بسیاری از آلیاژها است.
- Nickel is known for its resistance to corrosion.
- نیکل به‌دلیل مقاومت در برابر خوردگی شناخته شده است.
- Nickel is often used in the production of stainless steel.
- نیکل اغلب در تولید فولاد ضدزنگ استفاده می‌شود.
noun countable
(در آمریکا و کانادا) سکه‌ی نیکل، نیکل (معادل 5 سنت)
- She found a shiny nickel on the sidewalk.
- او در پیاده‌رو یک سکه‌ی براق نیکل را پیدا کرد.
- She counted her change and realized she had ten nickels.
- پول خردهایش را شمرد و فهمید که ده نیکل دارد.
noun countable uncountable
(در فوتبال آمریکایی) دفاع نیکلی (نوعی ساختار دفاعی که شامل 5 مدافع در خط عقب چینش تیم است)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nickel

  1. noun a chemical element that is a silver-white metal
  2. noun a US or Canadian coin worth five cents
  3. noun in American football, an arrangement of players on the defence that uses five defensive backs

ارجاع به لغت nickel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nickel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nickel

لغات نزدیک nickel

پیشنهاد بهبود معانی