فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Ni

ˌen ˈaɪ ˌen ˈaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ni

  1. symbol A hard malleable ductile silvery metallic element that is resistant to corrosion; used in alloys; occurs in pentlandite and smaltite and garnierite and millerite
    Synonyms: nickel, atomic number 28

ارجاع به لغت ni

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ni» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ni

لغات نزدیک ni

پیشنهاد بهبود معانی