وامی که موعد بازپسدهی آن گذشته است، بدهی نکولشده، بدهی پسافتاده، دیون معوقه
He vanished leaving massive arrears.
غیبش زد و بدهیهای نپرداختهی عظیمی بهجا گذاشت.
arrears payment
پرداخت وامها یا اقساط نکولشده/ پرداخت وامهای معوق
(تعهد یا مسئولیت و غیره) انجام نشده، نا انجام
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His landlord complained that his rent was in arrears.
صاحبخانهاش شکایت کرد که در پرداخت اجاره نکول کرده است./ از پرداخت اجاره خودداری کردهاست.
You are five months in arrears.
شما (در پرداخت یا انجام) پنج ماه تأخیر کردهاید.
She was paid every four weeks in arrears.
حقوق او در پایان هر چهار هفته پرداخت میشد.
انجامنشده، نکولشده، نکولی، معوق، عقب، پسافتاده / (انگلیس) پرداخت (حقوق و غیره) در آخر مدت نه پیشاپیش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «arrears» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/arrears