فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mitt

mɪt mɪt

شکل جمع:

mitts

توضیحات:

همچنین در معنای دوم می‌توان از mitten به‌ جای mitt استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پوشاک دستکش بیسبال

The player's mitt was worn and tattered from years of use.

دستکش بیسبال این بازیکن به‌دلیل سال‌ها استفاده فرسوده و پاره شده بود.

a catcher's mitt

دستکش بیسبال مخصوص گرفتن گوی

noun plural countable

پوشاک دستکش (تک انگشتی) (دستکشی که یک جا برای چهار انگشت و یک جا برای انگشت شست دارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I lost my mitt at the park yesterday.

من دیروز دستکشم را در پارک گم کردم.

She reached into her bag and pulled out a colorful, knitted mitt.

دستش را داخل کیفش برد و یک دستکش بافتنی رنگارنگ بیرون آورد.

noun plural countable

عامیانه کالبدشناسی دست (انسان)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده

The filthy mitts

دست‌های کثیف

Her delicate mitt

دست ظریف او

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mitt

  1. noun the handwear used by fielders in playing baseball
    Synonyms:
    glove baseball-glove baseball-mitt hand paw catcher-s-mitt first baseman's mitt manus

ارجاع به لغت mitt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mitt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mitt

لغات نزدیک mitt

پیشنهاد بهبود معانی