زیستشناسی رشدمایه (هر مادهای که نیاز غذایی و بستر زیست ریزاندامگانها را فراهم کند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
In laboratory experiments, petri dishes are used as a substrate for cultivating bacteria and fungi.
در آزمایشات آزمایشگاهی، از ظروف پتری به عنوان رشدمایهای برای کشت باکتریها و قارچها استفاده میشود.
The bacteria in the soil depend on organic matter as their substrate for growth and reproduction.
باکتریهای موجود در خاک به مواد آلی به عنوان رشدمایهی خود برای رشد و تولید مثل وابسته هستند.
شیمی پیشماده، سوبسترا، بستر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The enzyme needs a specific substrate to catalyze the chemical reaction.
آنزیم برای کاتالیز کردن واکنش شیمیایی به پیشمادهی خاصی نیاز دارد.
The chemist carefully measured the amount of substrate needed for the experiment.
شیمیدان مقدار سوبسترای مورد نیاز برای آزمایش را بهدقت اندازهگیری کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «substrate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/substrate