شکل جمع:
startupsشکل نوشتاری دیگر این لغت: startup
شرکت نوپا، استارتاپ، کسبوکار تازهتأسیس
She launched her start-up from her garage.
او استارتاپ خود را از گاراژش راهاندازی کرد.
Government programs can help start-ups grow faster.
برنامههای دولتی میتوانند به رشد سریعتر کسبوکارهای تازهتأسیس کمک کنند.
کامپیوتر راهاندازی، روشن شدن سیستم، آغاز به کار سیستم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The technician optimized the start-up sequence to make the system faster.
تکنسین توالی راهاندازی را بهینه کرد تا سیستم سریعتر شود.
Startup errors can prevent the computer from booting properly.
خطاهای راهاندازی میتوانند مانع بوت شدن صحیح کامپیوتر شوند.
نوپا، تازهتأسیس، استارتاپی
Co-working spaces are popular among start-up firms.
فضاهای کاری مشترک در میان شرکتهای نوپا محبوب هستند.
Start-up companies often face financial challenges in their early stages.
شرکتهای تازهتأسیس اغلب در مراحل اولیه با چالشهای مالی مواجه میشوند.
مربوط به راهاندازی کسبوکار، مرتبط با مرحلهی راهاندازی
They provide start-up support for new entrepreneurs.
آنها پشتیبانی مربوط به راهاندازی کسبوکار را برای کارآفرینان تازهکار ارائه میدهند.
Lower start-up costs encourage more people to launch businesses.
هزینههای کمتر مربوط به راهاندازی کسبوکار، افراد بیشتری را به راهاندازی شرکت تشویق میکند.
کامپیوتر مربوط به راهاندازی سیستم، مرتبط با آغاز به کار کامپیوتر
The manual explains all start-up operations for new users.
دفترچهی راهنما همهی عملیات مربوط به شروع به کار سیستم را برای کاربران جدید توضیح میدهد.
The technician checked the start-up settings of the computer.
تکنسین تنظیمات مرتبط با آغاز به کار کامپیوتر را بررسی کرد.
شکل جمع startup در زبان انگلیسی startups است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «start-up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/start-up