مشروعیت، قانونی بودن
The legitimacy of the law was upheld by the highest court in the land.
بالاترین دادگاه کشور بر مشروعیت این قانون صحه گذاشت.
The committee questioned the legitimacy of the proposed legislation.
این کمیته قانونی بودن این قانون پیشنهادی را زیر سؤال برد.
درستی، معقول بودن، موجه بودن، منطقی بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the legitimacy of those claims
درستی آن ادعاها
The legitimacy of the decision was debated among the team members.
اعضای تیم در مورد معقول بودن این تصمیم بحث کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «legitimacy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/legitimacy