امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pedigree

ˈpedəɡriː ˈpedəɡriː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
شجره‌نامه، نسب‌نامه، دودمان، تبار، اشتقاق، ریشه، نژاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- drawing up a family pedigree
- تدوین یک تبارنامه
- The girl's father scrutinized the suitor's pedigree.
- پدر دختر اصل و نسب خواستگار را مورد بررسی قرار داد.
- the pedigree of an idea
- تاریخ تطور یک اندیشه
- the pedigree of the house I live in
- سابقه‌ی منزلی که در آن زندگی می‌کنم
- to vouch for a horse's pedigree
- نیک نژادی اسبی را تصدیق کردن
- a pedigreed dog
- سگ اصیل
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pedigree

  1. adjective purebred
    Synonyms:
    full-blooded pedigreed pure-blood thoroughbred
    Antonyms:
    base-born lowly
  1. noun ancestry, heritage
    Synonyms:
    blood breed clan derivation descent extraction family family tree genealogy heredity line lineage origin race stirps stock

ارجاع به لغت pedigree

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pedigree» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pedigree

لغات نزدیک pedigree

پیشنهاد بهبود معانی