با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Anticlimax

ˌæntɪˈklaɪmæks ˌæntɪˈklaɪmæks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پاداوج، بیان قهقرایی (مثل زنم مرد، مالم را بردند و سگم هم گم شد)، بیانی که هرچه پیش می‌رود اهمیتش کمتر می‌شود، بیان قهقرایی نمودن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anticlimax

  1. noun ineffective conclusion
    Synonyms: bathos, comedown, decline, descent, disappointment, drop, letdown, slump
    Antonyms: climax

ارجاع به لغت anticlimax

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anticlimax» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anticlimax

لغات نزدیک anticlimax

پیشنهاد بهبود معانی