امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Landslide

ˈlændslaɪd ˈlændslaɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
زمین لغزه، ریزش خاک کوه کنار جاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Heavy rains have caused several landslides.
- باران‌های سنگین موجب چند مورد ریزش کوه شده‌است.
- The Democrats came to power in a landslide.
- دموکرات‌ها با به‌دست آوردن اکثریت قریب به اتفاق آرا به قدرت رسیدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد landslide

  1. noun landslip
    Synonyms: avalanche, earthfall, mudslide, rockslide, snowslide
  2. noun great victory
    Synonyms: advantage, clean sweep, conquest, defeat, grand slam, killing, overthrow, superiority, sweep, triumph, win

ارجاع به لغت landslide

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «landslide» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/landslide

لغات نزدیک landslide

پیشنهاد بهبود معانی