آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Ascension

əˈsenʃn əˈsenʃn

معنی ascension | جمله با ascension

noun singular countable formal

صعود، عروج، ارتقا، ترقی، پیشرفت، ترفیع، فرازش، اوج‌گیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

the ascension of the soul to heaven

عروج روح به بهشت

The ascension of the new CEO brought about positive changes for the company.

ارتقا مدیرعامل جدید تغییرات مثبتی را برای شرکت رقم زد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the ascension of Jesus into heaven

عروج مسیح به بهشت

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ascension

  1. noun going up
    Antonyms:
    decline declension descendancy

Collocations

the ascension

(انجیل) عروج حضرت عیسی به عرش در چهلمین روز رستاخیز او

ارجاع به لغت ascension

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ascension» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ascension

لغات نزدیک ascension

پیشنهاد بهبود معانی