آخرین به‌روزرسانی:

Emeritus

ɪˈmerɪtəs ɪˈmerɪtəs

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective

شاینده، متقاعد، افتخاری از خدمت معاف شده، بازنشسته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

professor emeritus

استاد ممتاز بازنشسته

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد emeritus

  1. adjective having withdrawn from active life
    Synonyms:
    retired respected revered retained on the rolls

ارجاع به لغت emeritus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emeritus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emeritus

لغات نزدیک emeritus

پیشنهاد بهبود معانی