فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Otiose

ˈoʊʃioʊs / / ˈoʊti- ˈəʊtiəʊs / / ˈəʊʃəs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal

بیهوده، بی‌مصرف، مهمل، بی‌نفع، بی‌سود، بدون منفعت، بی‌معنی، بی‌ثمر، بی‌نتیجه، بی‌عملکرد، به‌دردنخور، بی‌خاصیت، بی‌اثر

His repetitive arguments became otiose, as they failed to convince anyone.

استدلال‌های تکراری او به‌دلیل اینکه نتوانستند کسی را متقاعد کنند، بی‌ثمر شدند.

The author's liberal use of otiose adjectives detracted from the clarity of the story.

استفاده‌ی آزادانه‌ی نویسنده از صفت‌های بیهوده از وضوح داستان کاسته است.

adjective

بی‌کار، علاف، کاهل، تنبل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Instead of using the time wisely, the otiose student wasted hours scrolling through social media.

دانش‌آموز کاهل به‌جای استفاده‌ی عاقلانه از زمان، ساعت‌ها را با گشتن در رسانه‌های اجتماعی تلف کرد.

The otiose employee was constantly found sitting at their desk doing nothing.

کارمند تنبل دائماً پشت میز آن‌ها نشسته بود و هیچ کاری انجام نمی‌داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد otiose

  1. adjective lazy
    Synonyms:
    idle inactive useless ineffective ineffectual vain futile empty vacant hollow superfluous surplus sterile work-shy slothful laggard indolent faineant unavailing
  1. adjective futile
    Synonyms:
    useless pointless vain purposeless hopeless wasted senseless superfluous
  1. adjective ineffective; futile.
    Synonyms:
    vain

ارجاع به لغت otiose

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «otiose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/otiose

لغات نزدیک otiose

پیشنهاد بهبود معانی