با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Speller

    ˈspelər ˈspelə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    هجی‌کننده، کسی که لغت را هجی می‌کند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - a poor speller
    - کسی که دیکته‌ی او ضعیف است
    - In school I was always a good speller.
    - توی مدرسه همیشه لغت‌ها رو خوب هجی می‌کردم.
    noun countable
    انگلیسی آمریکایی کتابی که املا را آموزش می‌دهد، کتاب املا
    - They publish grammars, pronunciation guides,and spellers.
    - آن‌ها کتاب دستور زبان، راهنمای تلفظ و املا را منتشر می‌کنند.
    - Because English spelling is often unrelated to its pronunciation, spellers were used as teaching tools in schools.
    - به‌دلیلِ اینکه املای انگلیسی اغلب ارتباطی با تلفظ آن ندارد، کتاب‌های املا به‌عنوانِ ابزار تدریس در مدارس مورد استفاده قرار می‌گرفت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد speller

    1. noun A bound volume
      Synonyms: word book, spelling book, primer, school text
    2. noun Someone who spells words
      Synonyms: good speller, poor speller

    لغات هم‌خانواده speller

    ارجاع به لغت speller

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «speller» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/speller

    لغات نزدیک speller

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار