آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Exp

معنی exp | جمله با exp

abbreviation

مخارج، هزینه‌ها

شکل کامل: expense

Reducing unnecessary exp helps save money.

کاهش هزینه‌های غیرضروری به پس‌انداز پول کمک می‌کند.

Travel exp can be reimbursed by the company.

هزینه‌های سفر می‌توانند توسط شرکت بازپرداخت شوند.

abbreviation

تجربه، سابقه

شکل کامل: experience

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Applicants must list their exp in the application form.

متقاضیان باید سابقه‌ی کاری خود را در فرم درخواست وارد کنند.

He gained valuable exp working abroad.

او تجربه‌ی ارزشمندی با کار کردن در خارج از کشور کسب کرد.

abbreviation

آزمایش، تجربه، آزمایشی، تجربی

شکل کامل: experiment و experimental

Students participated in an exp to learn about chemical reactions.

دانش‌آموزان در آزمایشی برای یادگیری واکنش‌های شیمیایی شرکت کردند.

The exp results showed significant improvement in the material.

نتایج آزمایش نشان داد که ماده، بهبود قابل‌توجهی داشته است.

abbreviation

توان، نما

شکل کامل: exponent

You should learn how to calculate exps manually for practice.

برای تمرین باید یاد بگیری چگونه توان‌ها را به‌صورت دستی محاسبه کنی.

Scientific notation often uses exps to simplify numbers.

نمایش علمی، اغلب از توان‌ها برای ساده‌سازی اعداد استفاده می‌کند.

abbreviation

صادرات

شکل کامل: export

The firm plans to expand its exp next year.

این شرکت قصد دارد صادرات خود را سال آینده گسترش دهد.

Monitoring exp trends is crucial for economic planning.

نظارت بر روند صادرات برای برنامه‌ریزی اقتصادی حیاتی است.

abbreviation

فوری، سریع، سریع‌السیر

شکل کامل: express

Exp communication ensures messages reach quickly.

ارتباط سریع اطمینان می‌دهد که پیام‌ها به‌سرعت منتقل شوند.

He took the exp train to reach the city faster.

او با قطار سریع‌السیر به شهر رسید.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت exp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exp

لغات نزدیک exp

پیشنهاد بهبود معانی