فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Yapping

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun informal

وراجی، بیهوده‌گویی، روده‌درازی، حرافی، یاوه‌گویی، پرحرفی، پرچانگی، زیاده‌گویی

The salesperson was yapping about the product.

فروشنده در مورد محصول پرچانگی می‌کرد.

The boss was yapping on the phone for over an hour.

بیشتر از یک ساعت بود که رئیس پشت تلفن مشغول روده‌درازی بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They were yapping about the weather all the morning.

آن‌ها هر روز صبح درباره‌ی آب‌وهوا وراجی می‌کردند.

adjective informal

وراج، بیهوده‌گو، روده‌دراز، حراف، یاوه‌گو، پرحرف، پرچانه، زیاده‌گو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The yapping barber wouldn't stop talking.

آرایشگر وراج حرف زدن را متوقف نمی‌کرد.

The yapping student was often scolded for chatting during the class.

شاگرد حراف اغلب به خاطر صحبت کردن در کلاس مورد سرزنش قرار می‌گرفت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He is the most yapping person I've ever seen in my life.

او پرچانه‌ترین آدمی است که تابه‌‌حال به عمرم دیده‌ام.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد yapping

  1. noun talking at length, esp about inconsequential matters

ارجاع به لغت yapping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yapping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/yapping

لغات نزدیک yapping

پیشنهاد بهبود معانی