عامیانه underling, downtrodden, underdog
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دستیار توسریخور همیشه در پی جلب رضایت رئیسش بود.
The underling assistant was always eager to please their boss.
به کارگر توسریخور ناخوشایندترین شیفتهای کارخانه را داده بودند.
The underling worker was given the least desirable shifts at the factory.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «توسریخور» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توسریخور